کافیست چند دقیقه تلویزیون را خاموش کنید، بعد از باز کردن خواهید دید، چند ورزشکار ایرانی در عین «شایستگی» حذف شدهاند. این کلمه ویژه چندی است که مهمترین دغدغه زندگی علمی ورزشیام است، در واقع دغدغه کلی زندگیام، اما فعلا میخواهم آن را در موضوع رسالهام بسنجم «طراحی الگوی شایستگی مدیران سازمانهای ورزشی».
ابدا معتقد نیستم ورزش موضوعی مستقل از جامعه است و میتوان ورزشی قوی داشت در حالیکه جامعهای ضعیف داریم. ورزش فقط یک انعکاس محدود اجتماع در چهارچوب شرایط و قوانین خاص در میدانی با ابعاد مشخص است که در رسانهها منعکس میشود.
مهمترین جمله چندشآوری و تنفرانگیزی که در هر فستیوال جدی ورزشی گوش و روان ما ایرانیها را آزار میدهد «حذف در عین شایستگی» ورزشکارانی است که در داخل کشور برای سالها و دههها در «عین عدم شایستگی» از هیچ صحنهای حذف نخواهند شد و حتی مدارج و جایگاههای سیاسی نیز کسب خواهند کرد و صادقانه در عین عدم شایستگی به ملت خدمت خواهند کرد.
البته وجه غمانگیزتر ماجرا مدیران «در عین ناشایستگی» هستند که حتی زرنگتر ازین ورزشکاران هستند و خود را به تیغ هیچ مسابقهای نمیسپارند و فقط و فقط به خدمترسانی با حقوق و مزایای میلیاردی و رانتها و انتصابات خانوادگی و فامیلی در عین عدم شایستگی ادامه میدهند و خواهند داد، تا همچنان و برای همیشه تسکین دل مردم جملههای بیمحتوای و احمقانه مجریان صدا و سیما باشد که با انواع لطایفالحیل اثبات میکنند این حذف هم «در عین شایستگی» بود.