⚽️ فردوسیپور تذکر گرفت و من شاید برای اولین بار از یک تذکر رسمی خرسند شدم. نه اینکه او کار بدی کرده باشد یا حرف بدی زده باشد که من دوست ندارم. نه اتفاقا برعکس، حرفی که زد و کاری که کرد درست بود و خوشایند. برای تبیین موضوع، مانند زمانی که برای درک کلیت یک عکس زوم زیاد انجام شده بر روی آن را کاهش میدهیم، اینجا هم از زوم بر روی رفتار خاص فردوسیپور خارج میشویم تا کلیت او را تحلیل کنیم.
⚽️حقیقت این است که فردوسیپور قهرمانی سوار بر اسب سفید نیست که در یک آن جامعه ما را اصلاح خواهد کرد. او خود اتفاقا میتواند از جهتی از نقاط و نکات کور اجتماع ما حساب شود و نه یک مصلح اجتماعی و روشنگر که برآمده از یک انحصار اجتماعی و محصول یک تاریکخانه است.
⚽️برای تفهیم بیشتر موضوع مجبور به استفاده از مثال هستم. فرض کنید موتورسواری بدون گواهینامه رانندگی کند و اتفاقا در این حین کار درستی نیز انجام دهد، پرواضح است که این کار هرچقدر هم پرارزش باشد، نهایتا موتورسواری بدون گواهینامه غیرقانونی است، حتی اگر موتورسواران زیادی نیز در شرایط مشابه باشند و حتی در شرایطی بدتر عدهای خلبانی بدون مهارت و گواهی نیز انجام بدهند، باز آن فعل از قباحت غیرقانونی بودن خارج نمیشود.
⚽️اما، فردوسیپور دوست دارد بدون گواهینامه و با تک چرخ زدن نقش یک مصلح اجتماعی را بازی کند، که نشان از تیزهوشی او و استفاده از کانالهای عمومی به نفع شخصی خود است.
⚽️او که تمام و کمال تریبون رسمی تلویزیون را در اختیار دارد، اگر قرار و علاقه به اصلاح اجتماعی دارد، بهتر است اول از خود و برنامهاش شروع کند و توضیح بدهد در کشوری که حتی رییس قوه قضاییه آن هم بعد از 10 سال عوض میشود و حتی رییس صداوسیمای آن هم نهایتا تغییر میکند او چگونه و با چه پشتوانهای سکاندار مادامالعمر و بلاعزل و بلاتذکر و همهفنحریف تلویزیون مانده است.
⚽️این که یک کارمند و مجری تلویزیونی گاها جملاتی را بر زبان میراند که به او مربوط نیستند ولی مردم دوست دارند آن جملات را بشنوند، هرچند در ابتدای امر خوشایند است، اما در نهایت کار میتواند منجر به تولید یک منبعی شود که یاد گرفته است و میداند چه چیزی بگوید که هیجانات مردم را راضی کند و این نقطه آغاز خطر است.
⚽️فردوسیپور اگر در مقایسه شرایط اتفاقات ایران با هر جای دیگر دنیا صادق است بفرماید و بگوید در کجای دنیا یک مجری فوتبال تمام عرصههای سیاست و هنر و مدیریت شهری را با هم در مینوردد و حتی از مرگ قهرمانان ملی برای خود و برنامهاش مسابقه و درآمد پیامکی راه میاندازد؟
⚽️این همه را از آن جهت گفتم و نوشتم که؛ دوست داشتم علی دایی به جام جهانی 2006 نرود تا همگان و فردوسیپور او را سخره انتقادات باجا و بیجایشان نکنند. همچنین دوست دارم، فردوسیپور زمانشناس و وظیفهشناس باشد تا هدف حملههای باجا و بیجای همگان نشود، کاش او به روزگار رضازاده و جدیدی نیفتد و به راه آنان نرود، که بسیاری اینک فکر میکنند، جایشان اشتباه است.