دکتر ابوالفضل بجانی

از ورزش تا فرهنگ و اجتماع

🔴همراهی دو ساعته در ال‌پی نسل امروز و لاله پارک نسل من با دانش‌آموزانم برای آنها هم عجیب بود. با هر حرفی که می‌زدم محترمانه و متعجبانه خوشحال می‌شدند. آدم یاد سرزمین لی‌لی‌پوت می‌افتاد. مثل انسان‌هایی که با زبان‌های هم آشنا نیستند و وقتی کلمه‌ای از زبان خود در دهان طرف مقابل می‌شوند، خوشحال می‌شوند و بقیه جمله را با تفسیر خود تکمیل می‌کنند و خوشحال می‌شوند، از شنیدن اصطلاحاتشان از زبان من خوشحال می‌شدند و از به رسمیت شناخته شدن آنان دلشان غش می‌رفت.

🔴همیشه در لاله پارک دختران و پسران جوانی را می‌دیدم که علیرغم تصورم که نباید هم را بشناسند، با هم در مسیر دور زدن سلام و سرتکانی می‌کردند و این برایم عجیب بود. اما، امروز فهمیدم، یکی از ابعاد زندگی این نوجوانان اینستاگرام هست، با اصطلاحات خاص خودش؛ خز و شاخ. خیلی دوست داشتم بدانم خز و شاخ یعنی چه و هر بار که می‌گفتم، خز و شاخ یعنی چه، قاه‌قاه می‌خندیدند. یکی که متوجه جدیتم در پرسشم شد، گفت: چی بگم آخه؟ یعنی زیاد بشناسنت، فالوورت زیاد باشه.

🔴چند جوان با نامتعارف‌ترین قیافه ممکن را نشان دادند که مثلا شاخ بودند، با 17-18 هزار فالوور در اینستاگرام. گویا چند آهنگ هم منتشر کرده‌اند. یکی گفت خرج آهنگ، 50 تومان تکست، 70 تومان (چیزی گفت که نفهمیدم چی بود) و 120 تومان هم ضبطش هست. گویا رفته بود دنبالش ولی بیخیال شده بود. تنها چیزی که خوب گیرم آمد و درکش کردم و گویا بین نسل‌ها مشترک مانده این بود که بزرگترین مزیت برای مهم بودن و یا شاخ بودن داشتن پول است. این مورد را درک کردم.

🔴با تمام مشخصاتی که دادند فهمیدم، خیلی آدم خزی هستم. نه اینستاگرام پرطرفداری دارم، نه پولی که مثلا بی‌ام‌و سوار شوم، مثل همان نوجوانی که پوشش بسیار نامتعارف داشت ولی حتی از دور و در دو ثانیه نشان داده شدن به من هم، حس احترام دانش‌آموزانم را برمی‌انگیخت، چون ماشینی که سوار می‌شود، بی‌ام‌و است.

🔴اندکی از دیدگاه‌شان به درس و کتاب و مدرسه پرسیدم، البته دوستانه و نه معلمانه. جملاتشان زیاد مهم نیست چه بود، ولی فهمیدم که مدرسه کمترین اثر و جایگاه را در زندگی آنان دارد. این را وقتی بیشتر فهمیدم که در گروه‌های پرشمار تلگرامی‌شان، دختران نوجوان در گروه و در حضور همه پسران و دختران به راحتی فحش‌های پسرانه می‌دادند.

🔴همه این‌ها و تصمیم به کشف دنیایشان، بعد از اتفاقات دیروز در کلاس بود که چند سوال به آن‌ها دادم تا بنویسند و جواب‌هایشان برایم بی‌نهایت ناامیدکننده بود. این سوالات را اگر معلمی از هم‌نسلان می‌پرسید، قطعا جواب‌های بسیار متفاوتی می‌شنید. اما این نسل تنها دغدغه‌اش؛ تعداد فالوور، لایک، کامنت، دایرکت، شات و … هست. با جواب این سوالات زیاد حال نمی‌کند. در واقع این سوالات برای پسر نوجوان ابرو برداشته امروز، خیلی خز است:

📍در کدام ورزش و هفته‌ای چند ساعت فعال هستید؟
📍نام کتاب‌های غیردرسی که در دوران دبیرستان مطالعه کرده‌اید را بنویسید. (فهماندن مفهوم کتاب غیردرسی برای بعضی‌شان سخت بود.)
📍چند زبان بلد هستید؟ به خودتان نمره بدهید. (یکی نوشته بود، کردی و نمره بالا به خودش داده بود. بعد فهمیدم دو فحش کردی بلد است)
📍سه برنده آخر جایزه صلح و ادبیات نوبل، و همچنین سه قهرمان آخر جام جهانی فوتبال؟
📍نام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؟ (یکی نوشته بود؛ جنتی. بعد که گفتم عوض شده، گفت تا آنجایش را می‌دانستم).

دیدگاهتان را بنویسید