📍ورزش کسبوکاری میلیاردی هست که ارتباط پیچیده و در هم تنیدهای با سیاست و منافع اقتصادی افراد دارد و این یعنی بستر گسترده و آماده برای فساد. و متاسفانه بسیاری از تصمیمات مهم و پایهای ورزش در پشت درهای بسته گرفته میشود و این هم باعث میشود تا فساد اکثرا کشف نشده و به تبع آن بدون مجازات باقی بماند.
📍فساد در ورزش میتواند اشکال متفاوتی داشته باشد: مثلا بازیکنان یا داوران برای تحت تاثیر قرار دادن نتایج مسابقات خارج از قواعد و مقررات، مبالغی دریافت کنند. مدیران برای ترانسفر بازیکنان یا مربیان مبالغی را خارج از عرف طلب کنند. باشگاهها در تنظیم قراردادها، در مقابل قوانین و مقررات کشوری و ورزشی خدعه و نیرنگ به خرج دهند.
📍از دیگر اشکال فساد در ورزش میتوان، توسل به نیروهای نامتعارف از قبیل جادوگری و رمالی، استخدام اشخاص خارج از قواعد اداری و شایستهسالاری، ارتشا، دلالی (در مفهوم منفی آن)، دارو و دوپینگ و دهها مورد دیگر را نام برد.
📍هرچند ممکن است فساد در ورزش اشکال متنوع و گسترده و در حال تغییر فراوانی داشته باشد، اما بنظر میرسد؛ همه این موارد محصول یک ایراد عمده و کمتر مورد توجه قرار گرفته دیگری باشد؛ عدم شفافیت، هم در حیطه قوانین و هم در حیطه عملکرد. بدون حاکمیت شفافیت قانونی و عملکردی در ورزش، مبارزه با هر کدام از مصادیق فساد تنها مصداق آب در هاون کوبیدن و باد در غربال کردن است.
📍الزام و اجبار شفافیت در مقابل افکار عمومی و همچنین متخصصان و رسانهها هم میتواند از بروز فساد جلوگیری کند و هم فساد موجود را بخشکاند، و الا با کاشتن مو و رفع عوارض شیمی درمانی نمیتوان ادعا کرد که بیماری سرطان را درمان کردهایم.