موازین زندگی امروزه اکثرا بر اقتصاد، بدهبستان، نفعوضرر و عرضهوتقاضا استوار است. از شرکتهای بزرگ چند ملیتی گرفته تا شرکتتوسعه و رشد خود میاندیشند. همه این شرکتتی ویژگیهای خاص خود را دارد و اغلب نوعی کالاست که به «مشتری» و «متقاضی» آن عرضه میشود.
همانطوریکه میدانیم، ورزش و علیالخصوص فوتبال حرفهای نیز در زمره بزرگترین صنعتها قرار دارد. بدین جهت و بنا صغری ارائه شده، کبری فوتبال حرفهای نیز «محصول» و «مشتری» است. منتها، در فوتبال محصول ویژگی متفاوتتری از کالا دارد و مشخصا تحت عنوان «خدمات» طبقهبندی میشود و قابل لمس شدن و ذخیره کردن نیست و مشتری این نوع صنعت نیز عموما «هوادار» و مشخصا «تماشاگر» هست. یعنی اگر دیگر شرکتها کالا را به مشتری میفروشند، صنعت فوتبال نیز خدمت خود را به تماشاچی عرضه میکند. بدین دلایل است که برای تیم حرفهای تماشاگر مهمترین رکن باشگاه محسوب میشود، اما، چرا تماشاگر در تیمهای ورزشی ما اهمیت واقعی چندانی برای مجموعه تیم و باشگاه ندارد و اکثرا جایگاهی فانتزی دارد؟ به زعم نگارنده، دلیل آن این که کلمه حرفهای بسته شده به لیگ و فوتبال ما نیز حالت و جایگاهی تشریفاتی دارد. کلمه حرفه معنای شغل و کار دارد و هر کس که به حرفهای مشغول است در قبل حرفه خود است که درآمدی دارد، اما آیا واقعا در فوتبال ما این اتفاق میافتد؟
تقریبا واقفیم که، فوتبال ما ورزشی دولتی است که از محل تزریق بودجه دولتی ارتزاق میکند و اکثرا پرداختها با عملکردها همخوانی و تناسب ندارد. لولههای نفت، که ایرادات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی بسیاری را از ما پنهان نموده است، فوتبال ما را نیز به جیرهخواری غیرمولد تبدیل کرده است که در آن دستاندرکاران بیشتر در صدد ارضای منابع مالی تقریبا رانتی خویش هستند تا تامین خواست تماشاگر به عنوان عمدهترین منبع مالی.
اما، حقیقت این است که حضور تماشاگر تنها منابع مستقیم اقتصادی برای باشگاه ندارد و تنها یکی از منافع آن سود و پول است. شادابی، سرزندگی، امکان جذب اسپانسر به خاطر حجم بزرگ هوادار و تماشاگر، امکان تبلیغات شخصی برای بازیکنان و مربیان و دهها مورد دیگر نیز به سرازیر شدن تماشاگر به ورزشگاه عاید باشگاه میشود و صد البته عواید غیرملموس اجتماعی تماشاگر ورزشی به سادگی حتی قابل احصا نیز نیست.
همیشه شعارهای «آشتی تماشاگر با سکوها»، «بازگشت تماشاگر به ورزشگاهها» داده میشود؛ اما، حقیقت این است که باید «باشگاهها و دستاندرکاران با هوادار آشتی کنند» و «عوامل موثر بر حضور» را شناسایی کرده و تامین نمایند.