نخجوان شهری است در بخش خودمختار جمهوری آذربایجان که سالانه میزبان توریستهای متعددی از کشورهای مختلف است. این شهر در اواخر اتحاد شوروی سابق و اوایل استقلال مخروبهای بیش نبود اما با توجه به ماهیت توریستی آن به سرعت خود را بازیافت و از یک خرابه به شهری زیبا تبدیل شد. اما یک نکته خیلی مهم در مورد این شهر وجود دارد و آن اینکه هر کجا که نتوانستهاند مناظر را زیباسازی کنند، دیوارهای بلند و زیبایی کشیدهاند تا یکدستی معماری شهر حداقل در بخش مرکزی شهری توسط ویرانهها مخدوش نشود. یعنی بخش مهمی از زیباهایی موجود صرفا نمایش است و پشت آن هنوز ویرانه است.
در روزهای اخیر هر چقدر با جزئیات اتفاقات مربوط به فدراسیون فوتبال کشورمان آشناتر میشوم، تصویر نخجوان جلوی چشم بیشتر پدیدار میشود. جایی که با مدل روسی پوتین – مدودوفی و با ترفندهای خاص – و البته اکنون مشخص شده است که غیراخلاقی – همه ویرانهها را لاپوشانی کردند و افکار عمومی را به تماشای سراب «فدراسیون پنج ستاره» نشاندند. با این تفاوت فلسفی که دیوارههای نخجوان برای خرید زمان است تا ساخت و مرمت و بازسازی انجام شود و شهر از منجلاب ویرانگی برهد، اما اینجا زمان خریده میشده تا هر آنچه هم که آباد بوده بیشتر مخروبه شود.
فکر میکنم سرانجام اعتراف علنی به دروغگویی به فیفا، حساب پولهایی که مسیر خرجشان توسط فیفا آشکار شد و برخی افتضاحات به بار آمده در سالهای اخیر توسط این افراد نباید «استعفا» و «خاطرهگویی با چاشنی خنده» باشد، بلکه حداقل عقوبت محاکمه است.