دکتر ابوالفضل بجانی

از ورزش تا فرهنگ و اجتماع

رانت‌خواری دردآورترین کلمه فارسی شده سالهای اخیر است. وقتی این کلمه را می‌‌شنویم احتمالا یاد باندهای مخوف تو در تو و غیرقابل کشف می‌افتیم و احساس می‌کنیم که این افراد از کره‌ای دیگر آمده و مشغول مکیدن خون ما مردم مظلوم هستند.

هرچند رانت‌های بزرگ و به قول معروف نجومی نیز بسیار مذموم هستند و هدف این نوشته ابدا تطهیر این دست از کجروی‌های کمرشکن نیست، اما، رانت‌خواری کلان‌تری نیز در اجتماع ما وجود دارد که اغلب ناشناخته و نامکشوف باقی می‌‌مانند، که برای اشتراک معنی آن را در این متن ریزرانت نامگذاری می‌کنم.

وقتی یک بقال سر کوچه فامیل «خود» را از زمان رسیدن شیر خوب مطلع می‌کند و بقیه شیر را به «دیگران» می‌فروشد، مشغول یک نوع رانت ریز ولی «مــــــداوم» است و این تداوم بسی ویرانگرتر از شدت یا حجم بالا در موضوع رانت‌خواری است. برای درک مفهوم ویرانگری تداوم در ریزرانت، چند مثال دیگر نیز ارائه خواهد شد:

سرویس مدارس، به یک «آشنا» به عنوان پیمانکار سپرده می‌شود و این فرد مداوما از محل کارکرد چند نفر با ماشین خود برای رساندن کودکان به مدرسه درآمد کسب می‌کند. صلاحیت کسب چنین درآمدی که اغلب چشمگیر ولی نامرئی است، «آشنایی» با یک نفر در مدرسه است.

همچنین، لباس فرم مدارس را در نظر بگیرید که می‌تواند حاوی چه میزان از تداوم از ریزرانت باشد؟

هر نوع توزیع البسه، خوراکی، بسته‌های مسافرتی، بوفه‌های اغذیه، گیشه‌های روزنامه، تابلوهای تبلیغاتی، برنامه‌های تلویزیونی، جداول شهری و دهها یا صدها مورد دیگر از این قبیل را در انواع و اقسام ادارات و سازمان‌های رسمی و غیررسمی در شهرها و روستاها در نظر بگیرید که تا متوجه عمق فاجعه ریزرانت‌ها و حجم وسیع حاصل از تداوم و تکرار آن‌ها شوید.

حقیق موضوع این است که هر یک از تک تک ما یا در حال انجام رانت هستیم، یا در حال تلاش برای ایجاد رانت و یا در آرزوی کسب چنین موقعیتی. ضمن تقبیح دوباره رانت‌های کلان که از پرده برون می‌افتند، فکر می‌کنم آنچه که در حال نابودی اقتصاد ماست، اخلاق رانتی است که بر سراسر جامعه حاکم است و بخش عمده‌ای از آن مانند کوه یخ نامرئی و نامکشوف است.

دیدگاهتان را بنویسید