یک تیم به چه کسی میبازد؟ در نگاه اول این سوال حتی احمقانه هم به نظر میرسد، معلوم است هر تیم بازنده به تیم «حریف» میبازد. اما، میخواهیم در سوال مقداری دقیقتر شویم.
هر تیمی قبل از وردو به دوره بازیهای و یا یک تکبازی، قطعا زمانی تقریبا متساوی با دیگر تیمها برای آمادهسازی دارد. یعنی تیمها فرصت دارند تا برای میدان مسابقه خود را آمادهتر کنند. تمام بازیکنان یک لیگ به جز استثناها و ستارهها تقریبا از نظر فنی در سطحی بسیار نزدیک هم قرار دارند. و مانند دانههای تسبیحی هستند که طناب سرمربی گرد آمده و تیم خود را میسازند، توانایی سرمربی برای قوامدهی و غنیسازی تیم و استفاده به جا و آماده نگهداشتن بازیکنان تقریبا امری حیاتی به نظر میرسد.
امروزه در تیمهای حرفهای سرمربی نقشی مشابه نخست وزیر را در کابینه دارد، همانطوری که نخست وزیر تقریبا تمام وزیران را مشخص میکند و به آنها جهت میدهد و بر کار تک تک آنها نظات دارد، سرمربی نیز وظیفهای مشابه در قبال کادر فنی تیم دارد، و تنها وظیفه تمرین ورزشی دادن تیم بر عهده او نیست.
نخست وزیرانی که کابینهای هشیار تشکیل داده و برای لحظه به لحظه تمام وزارتخانهها برنامه دارند مملکت مطبوع خویش را بهتر به سرمنزل مقصود نزدیکتر میکنند. سرمربی یک تیم لیگ برتری که عملکرد فنی درخشانی داشته است، بهنظر میرسد، باید توجه و تمرکز بیشتری بر مسائل روانی داشته باشد. امروزه از نظر محققین و صاحبنظران، مسائل روحی و روانی حداقل 50% موفقیت یک تیم را معین میکند.
Stress که به اضطراب ترجمه شده باز معنایی منفی دارد و وجود آن ضرربخش خواهد بود، یک تیم هرچقدر استرس زیادی داشته باشد ممکن است بیشتر از خط موفقیت دورتر شود، به نظر میرسد یکی از مهمترین وظایف سرمربیان کاهش استرس است. اما، نکته ظریف ماجرا اینجاست که استرس صفر خود نیز سم مهلکی است که میتواند توان اندوختههای تیم را بر باد فنا دهد.
اگر استرس بار معنایی منفی دارد، در مقابلEustress بار معنایی مثبت دارد و به استرس مثبت ترجمه شده است. اگرچه گفتیم که مربیان باید از میزان استرس تیم بکاهند اما باید همیشه مقداری از استرس را برای ایجاد انگیزش و نگهداشتن بازیکنان در حد اعلای نمایش و عملکرد را به تیم تزریق کنند.
مربیان باید بتوانند شاگردان و تیم فنی خود را آگاه سازند که هر بازی کامل مستقل از بازی قبل است و عملکرد هیچ تیمی مانند تیم دیگر نیست، تاکنون به هیچ تیمی به خاطر اینکه در دو یا سه بازی اخیر نتایج خیره کنندهای داشته است 3 امتیاز هدیه نمیدهند، اگر 100 بازی هم برنده شدهاید بازی صدویک یک بازی پنجاه-پنجاه است، البته این مورد برای باخت و ناکامی تیم هم صادق است.
گاهی اوقات این موضوع مورد غفلت واقع میشود و بازیکنان به سهلگیری تیم حریف روی میآورند، یا از ادامه موفقیت سیر میشوند، یا بعضا دچار «سندرم آستانه موفقیت» میشوند، گاهی اوقات در مورد تیم تراکتور و بازیکنان شایستهاش چنینی حسی به نظر میرسد. به عنوان یک هوادار، از سرمربی تیمم انتظار دارم، تمام بازیها را بدون توجه به نتایج بازیهای قبل، بدون توجه به موقعیت در جدول شروع کنند. این تیم اگر اسیر برخی غفلتها و مسایل جانبی نشود، استحقاق و توان قهرمانی را دارد و ما ازین تیم فقط قهرمانی میخواهیم و انتظار داریم سرمربیمان بال روحی-روانشناختی تیم را هم همانند بال فنی و تاکتیکی آن تقویت نماید.
حال دوباره به سوال بازمیگردیم: یک تیم به چه کسی میبازد؟ در جواب اگر بگوییم یک تیم به خود میبازد، سخن به گزاف نگفتهایم. یک تیم اگر به بازیهای قبلی غره شود، اگر حریفان را دستکم بگیرد، اگر مغرور شود، اگر توان بازیابی خود از شکست یا پیروزی قبلی را نداشته باشد میتواند به خودش ببازد، به خودمان نبازیم.
Yaşa suydum