دکتر ابوالفضل بجانی

از ورزش تا فرهنگ و اجتماع

رفتار مدیران سیاسی و اجرایی و همین‌طور کارشناسان بخش دولتی همیشه کانون توجه اهل نظر و عمل بوده است. پدیده «جهیزیه سیاسی» که موضوع اصلی یادداشت حاضر است، وقتی رواج پیدا می‌کند که رویکرد سیاسی در بخش دولتی باعث می‌شود سیاسیون و و مدیران اجرایی برای تثبیت موفقیت خود و نفوذ در سازمان‌های حرفه‌ای و تخصصی تلاش می‌کنند با ایجاد امید به آوردن جهیزیه‌ای با ارزش به سازمان یا پس از تزریق چنین جهیزیه‌ای (نه صرفاً غیر قانونی بلکه عمدتاً در پرتو قانون) به سازمان ورود خود به آن سازمان را تضمين كند.

برخی از حاملان جهیزیه‌های سیاسی با دادن وعده جهیزیه ورود خود را به سازمان تضمین می‌کنند و ممکن است پس از ورودش تمایلی به تزریق چنین جهیزیه‌ای به سازمان مقصد نداشته باشند یا اینکه توان آوردن چنین جهیزیه به سازمان هدف نداشته باشند.بعضا انتظار مدير از فرد وارد شده تصوري است زيرا فرد جايگاه سياسي مهمي دارد پس انتظار مي رود ورودش بركاتي نصيب سازمان كند. به زعم نویسنده چنین پدیده‌ای ریشه‌های نظری دارد که ذیلاً مورد بحث قرار می‌دهیم.

در چنین شرایطی هر مدیر دولتی بیش از آنکه به عملکرد واقعی و دموکراتیک خود توجه کند، تلاش می‌کند عملکرد خود را در اذهان عمومی خوب جلوه دهد. از این ‌رو به راه‌های مختلفی متوسل می‌شود تا سازمان خود را خوب و اثر بخش به نمایش بگذارد. در چنین بازار سیاسی که در بخش دولتی حاکم می‌شود: نقل و انتقالات مختلفی بین سازمان‌های مختلف رخ می‌دهد. برای مثال فردی از سازمان گوشت وارد سازمان‌های هواپیمایی می‌شود؛ متخصص علف‌های هرز در رشته کشاورزی مسئولیت تشکیلات و روش‌های سازمانی را برعهده می‌گیرد؛ چون در چنین بازار سیاسی شایستگی سالاری مجاز نیست زیرا با روح دموکراسی سازگار نیست، عده‌ای تلاش می‌کنند جایگاه حرفه‌ای و تخصصی خود را در پرتو بازی‌های سیاسی و از طریق انتقال از یک سازمان دون‌پایه به سازمان‌های رتبه‌ بالاتر انتقال پیدا کنند. چون چنین افرادی از طریق بده‌بستان‌های سیاسی مقامات و جایگاه‌های بالایی به دست می‌آورند و امکان تغییر چنین جایگاه‌هایی پس از تحولات سیاسی وجود دارد احتمال اینکه چنین افرادی پس از کنار رفتن چنین حزبی فراموش شوند و در عرصه سیاسی جایگاهی نداشته باشند، تلاش می‌کنند در مراکز تخصصی و حرفه‌ای خاصی پستی دست و پا کنند تا در امان بمانند. از این ‌رو با توسل به مقامات بالاتر زمینه انتقال خود به سازمان مقصد را فراهم می‌کنند، از آنجایی که ممکن است چنین افرادی شایستگی‌های حرفه‌ای لازم را نداشته باشند و بدنه تخصصی سازمان مقصد مخالف با ورود چنین افرادی به سازمان خود باشد با توسل به زور سیاسی و بی‌توجه به قوانین خدمتی وارد سازمان مقصد خود می‌شوند. از آنجایی که مدیران سازمان‌ها و مؤسسه‌های تخصصی نیز در چنین سبک و سیاق مدیریتی سیاسی انتخاب می‌شوند تلاش می‌کنند هم حزبی‌های خود را در سازمان‌های خود جای دهند ولی امید به دریافت جبرانی از طرف وارد شونده به سازمان خود نیز دارند.

به ‌عبارت‌ دیگر فردی دارای جایگاه سیاسی و مدیریتی بالا وارد چنین سازمان‌هایی می‌شود و با خود جهیزیه‌ای به سازمان می‌آورند که نویسنده آن را «جهیزیه سیاسی» نامیده است. چنین جهیزیه‌ای شکل‌ها و صور گوناگونی به خود می‌گیرد. حجم و میزان اهمیت چنین جهیزیه‌هایی به جایگاه و میزان نفوذ وی در دستگاه خط مشی‌گذاری ملی و اجرایی کشور بستگی دارد ولی تخصیص بودجه‌ای خاص، دریافت زمین و امکانات دولتی، پیوندزدن سازمان مقصد با مراکز قدرت، پرداخت بدهی‌ها و دریافت اضافه بودجه مختلف و … از جمله چنین جهیزیه هایی است.

با این ‌حال در تبیین رخداد چنین پدیده‌ای باید گفت: حاکمیت رویکرد سیاسی به مدیریت در بخش دولتی باعث می‌شود میل به دست‌اندازی به بیت‌المال ملی در بازیگران سیاسی بیشتر شود زیرا در چنین حالتی امکان اینکه بار دیگر قدرت سیاسی را تصاحب کنند در هاله‌ای از ابهام قرار دارد از این ‌رو حزب سیاسی پیروز تلاش می‌کنند ریشه‌های خود را در بخش‌های مختلف مدیریتی کشور مستحکم کند تا به سهولت نتوانند آن را از میدان بدر کنند و از طرف دیگر حزب پیروز بعدی نیز نتواند مراکز مهم سیاسی و حرفه‌ای را به سرعت تسخیر و منویات خود را بر آن‌ها ساری و جاری سازد. از طرف دیگر سیاسیون تلاش می‌کنند پس از آنکه جایگاه سیاسی خود را از دست دادند نوعی جایگاه حرفه‌ای و تخصصی خاصی نیز دست و پا کنند تا مجدداً در صورت فرصت بتوانند وارد عرصه سیاسی شوند و به عبارتی دچار فراموشی اجتماعی نشوند. بر این اساس چنین افرادی تلاش می‌کنند با توجه به جایگاه سیاسی خود جهیزیه های سنگینی به سازمان مقصد وعده دهند تا بتوانند از آن طریق مدیر سازمان را متقاعد کنند و وارد سازمان شوند. چون همیشه چنین فرصتی در اختیار این افراد نیست، از این رو تلاش می‌کنند در دوران حاکمیت حزب سیاسی خود به‌سرعت پست‌های حرفه‌ای و تخصصی را از آن خود کنند.فرصت شناسی سیاسی از ویژگی‌های چنین افرادی است زیرا پس از آنکه حزب سیاسی آن‌ها عرصه مدیریت سیاسی و اجرایی کشور را ترک کرد امکان ورود چنین افرادی به چنین سازمان‌هایی دشوار خواهد بود. پيامد هاي مخرب و منفي سازماني و ملي جهيزيه سياسي عبارتند از :رانتی نشان دادن فضای کشور، ایجاد فضای انقلابی در سازمان، بدبینی نسبت به حزب و سیاست‌مداران، زیر سؤال بردن شایستگی سالاری، مخدوش کردن روح قانون و قانون‌گرایی در جامعه، بالاتر بردن جرات دیگر بازیگران سیاسی برای استفاده از جایگاه سیاسی در هنگام رسیدن به قدرت، مخدوش ساختن اعتماد عمومی نسبت به امانت‌داری سیاست‌مداران و سیاست زده کردن سازمان‌های حرفه‌ای و تخصصی، پاشیدن بذر ناامیدی در جامعه مبنی بر اینکه بدون وابستگی حزبی پیشرفت دشوار است، تخریب انگیزه ملی متخصصان مستقر در چنین سازمان‌هایی، بدبینی و بی‌اعتمادی.

دکتر حسن دانایی فرد

مطلب ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید