دکتر ابوالفضل بجانی

از ورزش تا فرهنگ و اجتماع

روش APA يک روش استاندارد براي نوشتن فهرست منابع است. روش APA توسط انجمن روانشناسي امريکا يا American Psychological Association ارائه شد. قواعد استناد منبع در متن و قواعد استناد در پايان متن ارائه مي‌شود.

۱- قواعد استناد منبع در متن به روش APA
۱) وقتي اثر فقط يک پديدآورنده دارد:
(نام خانوادگي، سال نشر اثر) مثل (احمدي، ۱۳۷۸)
* نام خانوادگي افراد بدون ذکر عنوان مي‌آيد مثل دکتر، پروفسور، استاد، خانم، آقا و…

۲) وقتي اثر دو پديد‌آورنده دارد:
نام خانوادگي هر دو نفر ذکر مي‌شود. بعد از نام خانوادگي نفر اول هم مي‌توان واو عطف گذاشت و هم علامت وير‌‌‌گول.
(نام خانوادگي نفر اول]، يا و[ نام خانوادگي دوم، سال نشر اثر)
مثل (احمدي، اسدي، ۱۳۸۰) يا (احمدي و اسدي، ۱۳۸۰)

۳) وقتي اثر سه تا پنج پديد‌آورنده دارد:
براي اولين استناد نام همه ذکر مي‌شود، در دفعات بعدي فقط اولين نفر و کلمة ديگران مي‌آيد.
مثال: استناد اول: (اسدي، حسني، محمدي، شايان، ارجمند، ۱۳۸۴)
استناد دوم: (اسدي و همکاران، ۱۳۸۴)
* در انگليسي معادل کلمه ديگران، “et al”مي‌آيد.
* اگر در طول همان پاراگراف به اثر اشاره مي‌شود ديگر نيازي به ذکر تاريخ نيست.

۴) وقتي اثري بيش از پنج مؤلف دارد:
وقتي اثري شش مؤلف يا بيشتر دارد، فقط نام خانوادگي مؤلف اول مي‌آيد (حتي در اولين استناد) و به دنبال آن کلمه« همکاران» و سپس تاريخ انتشار اثر.
* در فهرست مراجع نام همه مؤلفان مي‌آيد.

۵) اگر نام پديد‌آورنده در متن اصلي آمده است، بلافاصله سال نشر اثر در داخل پرانتز مي‌آيد.
مثل: شفيعي و عباسي (۱۳۷۹)، معتقدند که …

۶) اگر مستقيماً از کسي نقل‌قول مي‌شود، در انتهاي نقل‌قول (نام پديدآورنده، سال نشر، شماره صفحه) ذکر مي‌شود.
* اگر نقل قول کمتر از ۴۰ کلمه باشد، در داخل متن نوشته مي‌شود و قبل و بعد از آن علامت گيومه قرار مي‌گيرد.
مثال: نتايج پژوهش‌هاي انجام شده را مي‌توان چنين خلاصه کرد که «ارزشيابي‌هاي دانشجويي بيش از آن که نشان‌دهندة تغييرات محتوايي باشند، نشان‌دهندة تغييرات روش آموزشي اساتيد هستند.» ( دونکن، ۱۹۸۶، ص۷۷)
*. اگر نقل قول بيش از ۴۰ کلمه باشد، با حاشيه‌اي بيش از متن و به صورت يک پاراگراف جدا نوشته مي‌شود. در اين صورت گذاشتن علامت گيومه در آغاز و انتهاي مطلب ضروري نيست.

۷) اگر به يک فصل کامل از يک کتاب استناد شده است، پس از سال نشر بايد شماره فصل بيايد، که مخفف فصل در فارسي «ف» و در انگليسي «chap» است.
مثال: ( مجتهد زاده، ۱۳۸۵،ف ۵)
*اگر تاريخ نشر اثري مشخص نيست، به جاي تاريخ از کلمه” بي‌تا “و در انگليسي از “n.d” استفاده مي‌شود.
مثال: (محمدي، بي‌تا).
* اگر پديد‌آورنده اثر مشخص نيست يا پديد‌آورنده ندارد، به جاي نام خانوادگي پديد‌آورنده، نام اثر را داخل گيومه مي‌آوريم و تاريخ نشر آن را ذکر مي‌کنيم.
مثال: («روش‌شناسي رسانه‌ها،» ۱۳۸۴)
* اگر عنوان متني به زبان انگليسي را مي‌نويسيم، آغاز کلمات با حروف بزرگ نوشته مي‌شود.
* مثال: (Using Skills, ۲۰۰۲)

۸) اگر از متني استفاده مي‌شود که به دو يا چند متن چاپي مربوط است، در پايان متن، نام دو يا چند پديدآورنده به ترتيب حروف الفبا آمده و تاريخ نشر اثر هر کدام نوشته مي‌شود.
* در اين صورت افراد با «؛» از هم جدا مي‌شوند.
مثال: ( اکبري، ۱۳۸۵؛ تابنده، ۱۳۷۸؛ محمدي، ۱۳۸۰)

۹) هرگاه به دو يا چند اثر از يک مؤلف اشاره مي‌شود، تاريخ همه آثار به ترتيب آورده مي‌شود.
مثال: پژوهش‌هاي والاس (۱۹۸۰، ۱۹۸۸، ۱۹۹۰، ۱۹۹۵)

۱۰) هرگاه به دو يا چند اثر از يک مؤلف که در يک سال منتشر شده‌اند، اشاره مي‌شود، از حروف الفبا براي متمايز ساختن آن‌ها، استفاده مي‌شود.
مثال: مطالعات انجام شده در اين‌باره (احمدي، ۱۳۶۵ الف، ۱۳۶۵ ب)

۱۱) وقتي به آثاري استناد مي‌شود که نام خانوادگي مؤلفان آن‌ها يکسان است، علاوه بر نام خانوادگي، نام کوچک يا حرف اول نام کوچک مؤلفان نيز در متن آورده مي‌شود.
مثال: (نيک‌خواه، احمد، ۱۳۵۷ و نيک خواه، پژمان، ۱۳۸۲)

۱۲) اگر از کتاب‌هاي بدون مؤلف استفاده مي‌شود، به جاي مؤلف نام عنوان اثر مي‌آيد.
مثال: فلک‌ناز و خورشيد آفرين و سروگل (۱۳۲۴)
* اگر عنوان اثر خيلي طولاني است، به ذکر چند کلمه اول آن اکتفا مي‌شود ولي در منبع‌‌‌نويسي
به طور کامل مي‌آيد.
مثال: فلک‌ناز (۱۳۲۴).

۱۳) براي هر نوع ارتباط شخصي مثل گفتگوي تلفني، مصاحبه، نامه‌هاي دريافتي و … در انتهاي جمله عبارت ارتباط شخصي و تاريخ اين ارتباط مي‌شود.(ارتباط شخصي، ۱۷ خرداد ۱۳۸۴).
* ارتباط شخصي فقط در متن مي‌آيد،در فهرست منابع ذکر نمي‌شود. چون قابل بازيابي مجدد براي سايرين نيست.
* استفاده از نامه‌هاي الکترونيک هم همينطور است يعني مثل ارتباط شخصي فقط در متن مي‌آيد.

۱۴) در استناد به آثاري که از زباني به زبان ديگر ترجمه شده است، در متن مقاله نام مؤلف يا مؤلفان اثر و نيز نام مترجم يا مترجمان ذکر گردد و تنها در فهرست منابع نام مترجم آورده شود. اما مي‌توان در متن به دنبال نام مؤلف، نام مترجم را نيز اضافه کرد.
مثال: (اسکينر، ۱۹۷۱، ترجمه سيف، ۱۳۷۰)

 

۲- منبع‌نويسي در فهرست مآخذ به روش APA
در بخش مراجع (Reference) ، فهرست آثار و اسنادي که در متن مقاله به آن‌ها اشاره شده ‌است مي‌آيد. اين فهرست به ترتيب حروف الفباي نام خانوادگي مؤلفان آثار، بدون ذکر شماره، مرتب مي‌شود و هر اثر فقط يک بار مي‌آيد. در ذکر هر اثر يا منبع، چهار دسته اطلاعات زير لازم است که بايد به دنبال هم بيايد:

۱) مؤلف يا مؤلفان
۲) تاريخ انتشار اثر
۳) عنوان اثر
۴) اطلاعات مربوط به انتشار اثر ( محل انتشار اثر و نام ناشر)
اين چهار دسته اطلاعات ، با نقطه از هم جدا مي‌شوند. قسمت‌هاي مختلف هر يک از اين چهار دسته اطلاعات، نيز با ويرگول از هم جدا مي‌شوند.
* براي کتاب‌هايي که به فارسي در ايران منتشر مي‌شوند، ذکر نام شهر کفايت مي‌کند. نام مؤسسات نشر، بدون ذکر انتشارات، شرکت، مؤسسه و مانند اينها مي‌آيد. به جز مؤسسات انتشاراتي دانشگاهي.

۱) يک کتاب (داراي يک مؤلف):
مثال:
علي‌آبادي، خديجه. (۱۳۶۸). مقدمات تکنولوژي آموزشي. تهران: انتشارات دانشگاه پيام ‌نور
* اگر کتاب ويرايش دوم يا بيشتر باشد بايد آن را نيز پس از عنوان کتاب در داخل پرانتز ذکر کنيد. براي تجديد چاپ (چاپ چندم است) اين کار لازم نيست.
مثل:
سيف، علي‌اکبر. (۱۳۶۸). روانشناسي پرورشي: روانشناسي يادگيري و آموزش. (ويرايش سوم).
تهران: آگاه
* کتاب‌هايي داراي دو مؤلف يا بيشتر نيز با ذکر نام تمام نويسندگان، به ترتيبي که در اثر اصلي آمده ، نوشته مي‌شود.
* براي کتاب‌هايي که هنوز چاپ نشده‌اند، از کلمه زير چاپ (inpress) استفاده مي‌شود.

۲) کتاب‌هايي که به جاي مؤلف، با عنوان سازمان‌ها و نهاد‌ها منتشر شده‌اند.
در اين صورت‌ به جاي نام مؤلف، نام سازمان مربوط مي‌آيد. مانند:
مرکز اسناد و مدارک علمي، وزارت آموزش و پرورش. (۱۳۶۲). واژه‌نامه آموزش و پرورش:
فارسي ـ انگليسي، انگليسي ـ فارسي. تهران: مؤلف.
* وقتي نويسنده کتاب و ناشر يکي هستند، پس از ذکر محل انتشار کتاب، کلمه مؤلف (در انگليسي author) مي‌آيد. مثل نمونه بالا و يا مثال زير:
هومن ، حيدر‌علي. (۱۳۵۴). اندازه‌گيري‌هاي رواني و تربيتي و فن تهيه تست. تهران: مؤلف.

۳) کتاب‌هايي که به جاي مؤلف، ويراستار يا گرد‌آورنده دارند به صورت زير نوشته مي‌شوند:
مثال: شفيع‌آبادي، عبدالله (گرد‌آورنده). (۱۳۷۴). مجموعه مقالات اولين سيمينار راهنمايي و مشاوره. تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي.

۴). کتاب‌هاي ترجمه شده:
ابتدا نام مؤلف يا مؤلفان کتاب، عنوان کتاب و سپس نام مترجم مي‌آيد. مثل:
هرگنهان، بي.آر و اولسون، ام. اچ.(۱۳۷۴). مقدمه‌اي بر نظريه‌هاي يادگيري، (ترجمه علي‌اکبر‌ سيف).تهران: دانا. (تاريخ انتشار به زبان اصلي ۱۹۹۳).

۵) جزوه و بروشور
اطلاعاتي که براي جزوه ، بروشور (دفترچه راهنما)، گزارش و مانند اينها داده مي‌شوند، نظير همان اطلاعاتي هستند که براي کتاب‌هاي کامل داده مي‌شوند، با اين تفاوت که بعد از اين نوع آثار در داخل علامت [ ] نام جزوه، گزارش، بروشور و غيره ذکر مي‌شود. مثل:
وزارت فرهنگ و آموزش عالي، معاونت آموزشي. (ارديبهشت ۱۳۷۴). خلاصه مسائل تحصيلات تکميلي در ايران. ]گزارش[ . تهران: مؤلف.

۶) مقاله‌هاي چاپ شده در مجله‌هاي تخصصي
ابتدا نام مؤلف، سال انتشار و سپس عنوان مقاله و اسم مجله مي‌آيد. مثل:
محمد‌زاده، داوود. (۱۳۶۸). اصول پرسشگري. دانشنامه، ۱۲ ، ۶۰- ۴۵
* نام مجله و شماره آن پر‌رنگ‌تر چاپ مي‌شود نه نام مقاله.
* در انگليسي فقط حرف اول کلمه اول عنوان کتاب بزرگ نوشته مي‌شود ولي حروف اول تمام کلمات عنوان مجله بزرگ نوشته مي‌شوند.
اين راهنما، برگرفته و تلخيصي است از کتابهاي:
ـ سيف، علي‌اکبر. (۱۳۸۴). روش تهيه پژوهشنامه. (ويرايش دوم). تهران: دوران
ـ حري، عباس و شاهبداغي، اعظم. (۱۳۸۵). شيوه‌هاي استناد در نگارش‌هاي علمي. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

دیدگاهتان را بنویسید